قدم بعدی ما در تحقیق و توسعه اینترنت اشیا باید در کدام مسیر برداشته شود؟
شاید این سوال شما به عنوان یک توسعهدهنده، محقق یا شرکت فعال در زمینه IoT باشد.
طبق نظر مشاوران، کارشناسان و یافتههای تیم IoT Analytics، مهمترین ترندهای فناوری IoT در سال 2022 را در زیر قرار دادهایم:
در جامعه اینترنت اشیا، قابلیت دستگاههای متصل برای پیادهسازی و توسعه کاربردهایی مانند نظارت بر محیط، مدیریت محلی و بهینهسازی انرژی به خوبی شناخته شدهاست. محدود بودن ارزش تجاری این کاربردها باعث کنار گذاشتن آنها توسط اکثر بازیگران اصلی اینترنت اشیا شده است. فناوری IoT با تمرکز فزاینده بر ایجاد اقتصاد سبز و کاهش تغییرات اقلیمی، راهحلهای سبز را برای شرکتها، شهرها و جوامع ایجاد میکند. کاهش هزینههای انرژی، فعال کردن استقرار از راه دور و نظارت بر نقاط خرابی، از کاربردهایی هستند که به زودی به محرکهای توسعه اینترنت اشیا تبدیل خواهند شد. هدف اصلی جامعه اینترنت اشیا باید ادغام این فناوری در انواع مدلهای قابل رشد یک اقتصاد جهانی پایدار باشد.
مثالها
اقدامات شرکت Libelium و مدیریت محلی مبتنی بر اینترنت اشیا (به عنوان مثال شرکتهای Dryad Networks یا Kerlink و NetOp برای مدیریت آتش و شرکت Opti برای مدیریت سیل) مثالهایی از نظارت بر محیط با استفاده از IoT هستند. از دیدگاه سیاست، ایده صنعت نسل 5 معرفی شده توسط کمیسیون اروپا، تنها در رابطه با بکارگیری فناوریهای جدیدتر نیست، بلکه در مورد نقش فناوریهای پیشرفته در پایداری صنعت است. نسل بعدی اتحادیه اروپا تقریباً 800 میلیارد یورو در این مورد سرمایهگذاری کرده است که تقریباً ۳۰٪ این سرمایهگذاری برای انرژی سبز و ۳۰٪ برای دیجیتال میباشد.
طبق تحقیقات قبلی IoT Analytics، رقابتی شدید در بین پلتفرمهای اینترنت اشیا -که به طور جدی در سال 2015 به بازار معرفی شدند- صورت گرفته است. در سال ۲۰۲۲، اکثر ارائهدهندگان پلتفرم از سمت مدلهای فضای ابری به سمت لبه حرکت کردهاند و اکنون، پلتفرمهای لبه، بهویژه مدلهای صنعتی، در مراحل آغازین فعالیت خود میباشند.
فناوریهای مجازیساز مانند ماشینهای مجازی و کانتینرها، قابلیت جابهجایی نرمافزارها را برای فروشندگان سختافزارهای پردازشی امکانپذیر میکنند. این فناوریها توسط بخش فناوری اطلاعات (IT) اجرا شده است، اما بخش فناوری عملیاتی (OT)، همچنان از مبدلها برای راهاندازی این نرمافزارها استفاده میکنند (به عنوان مثال، یک مبدل پروتکل برای ترجمه پروتکلهای اترنت به یکدیگر یا یک PLC برای اجرای منطقهای کنترلی).
فروشندگان پلتفرم لبه بر اساس سه مورد گروهبندی میشوند؛ نوع سختافزار، پلتفرمهای فضای ابری/ اینترنت اشیا و نرمافزارهای در لبه. همچنین، میتوان فروشندگان را بر اساس کسبوکار اصلی آنها نیز گروهبندی کرد: فروشندگان سختافزار (فروشندگان سختافزار OT مانند Siemens، Phoenix Contactو Bosch ، فروشندگان سختافزار IT، مانند Cisco، HPE)، فروشندگان فضای ابری (AWS، Azure) و فروشندگان نرمافزار (Zededa، CPLANE).
سوالی که وجود دارد این است که آیا ارائهدهندگان فضای ابری بر این فضا تسلط خواهند یافت یا جایی برای فروشندگان سختافزار و استارتآپهای نرمافزاری هم وجود دارد؟ اگر فضایی برای ارائهدهندگان غیر ابری وجود داشته باشد، مشتریان کدام نوع پلتفرم را ترجیح میدهند؟ پلتفرمی را که از سختافزارهای آگنوستیک پشتیبانی میکند (یعنی، با انواع سختافزارها سازگار باشد و داده تمام دستگاهها را در یک پلتفرم جامع لبه مدیریت کند) یا پلتفرمهایی را که مختص یک دستگاه خاص هستند (یعنی پردازش دادهها در لبه فقط در سختافزار مخصوص آن دستگاه امکان پذیر است)؟
در مورد دوم، ممکن است شاهد یک ترند فناوری اینترنت اشیا در پلتفرمهای در لبه باشیم که فقط با سختافزار یک فروشنده خاص کار میکنند. اگر مورد اول درست باشد، شرکتهای نرمافزاری hardware-agnostic سازنده پلتفرمهای لبه، همچنان به همکاری فروشندگان سختافزاری نیاز خواهند داشت.
مثال
در اواخر سال 2021، DELL با پلتفرم اینترنت اشیای Litmus برای پیادهسازی کاربردهای پردازش در لبه وارد همکاری شد تا به شرکتها کمک کند که اینترنت اشیای صنعتی در لبه (از جمله دستگاهها، برنامهها و دادهها) را به صورت ایمن و منعطف اجرا کنند.
معمولا مهندسان به فناوری به عنوان یک راهحل نگاه میکنند، در حالی که باید ریشه دقیق مشکلات را پیدا کنند. نقش اینترنت اشیا بسیار فراتر از SCADA (سیستمهای کنترل نظارتی و جمعآوری داده) است. در گذشته، یک پروژه اینترنت اشیا به سادگی یک فرآیند دیجیتالی بود اما اکنون که داده بیشتری در دسترس است، متخصصان تولید باید سوالات مهمتری را مطرح کنند؛ مثلا، «با استفاده از این حجم از داده، چه مشکلاتی را میتوان در کسبوکارها حل کرد؟»
اسکادا یک سیستم کنترلی برای نظارت بر فرآیندها با جمعآوری داده سنسورها، محرکها و غیره در زمان واقعی، جهت کنترل تجهیزات از راه دور میباشد. IoT را میتوان گسترشی از SCADA دانست. امروزه پردازش فضای ابری به سیستمهای اسکادا اضافه شده و باعث سادهتر شدن فرآیند نظارت شده است.
مثال
بسیاری از بازاریابان، تعمیرات و نگهداری قابل پیشبینی را یک ویژگی تاثیرگذار (اصطلاحا killer app) برای اینترنت اشیا میدانند. در کنفرانس بینالمللی تعمیرات و نگهداری سال 2021، استراتژی بین شرکتکنندگان و ارائهدهندگان، استفاده از داده پروژههای اینترنت اشیا صنعتی در برنامههای تحلیل پیشبینی بود. با تجزیه و تحلیل داده، میتوان مشکلات را پیشبینی و اغلب به طور خودکار به یک موتور گردش کار ارسال کرد. این کار منجر به نگهداری قابل اطمینان شده و با جلوگیری از تعطیلی برنامهریزی نشده، تولید را بهینه میکند. به عنوان مثال، BASF (کارخانه محصولات شیمیایی) با اضافه کردن قابلیت پیشبینی تعمیرات به یکی از نیروگاههای خود -از طریق اشنایدر الکتریک- میتواند بر پست تامین برق نیروگاه و همچنین مراکز کنترل و سلامت موتورها، نظارت کند.
در حال حاضر، شرکتها مهاجرت به فضای ابری را در اولویت اول خود برای چند سال آینده قرار دادهاند. آنهایی که در ابر سرمایه گذاری کردهاند، به دنبال راههایی برای افزایش کارایی و قابلیتهای آن بوده و بقیه نیز به سرعت در حال آمادهسازی اقدامات مهاجرت به این فضا میباشند. در طی دهه اخیر، بازار فضای ابری ثبات خوبی داشته و همهگیری کرونا نیز به طور قابل توجهی باعث رشد سریعتر این بازار شده است. از آنجایی که استفاده از فضای ابری در سطح زیرساخت، پلتفرم یا نرمافزار به یک امر عادی تبدیل شده است، صنعت شاهد موج جدیدی از نرمافزارهایی است که برای مقیاس و عملکرد فضای ابری، توسعه یافته و بهینه شدهاند. سرعت و انعطاف بیشتر این نرمافزارها به افزایش قابلیت اطمینان، کاهش زمان عرضه به بازار و همچنین کاهش پیچیدگیها و هزینههای زیرساختی کمک میکنند.
مثال
پس از موج اول همهگیری کووید-۱۹، مهندسان مخابرات (CSPs) از جمله اپراتورهای مخابراتی جهانی، ارائهدهندگان اینترنت پهنباند و ارائهدهندگان خدمات پخش ماهوارهای به سرعت خدمات ابری خود را ارتقا دادند تا مشکلات ناشی از افزایش بیسابقه تقاضا، مانند ملاقاتهای ویدئویی مجازی، را برطرف کنند. این ارتقا ساختاری، محرک بزرگی در توسعه نرمافزارهای فضای ابری بوده و باعث بهبود زیرساخت های مورد نیاز برای تعمیرات و نگهداری و کاهش نظارت خواهد شد. طبق گزارش TM Forum، 38٪ از CSPها در حال اجرای استراتژیهای تحول دیجیتال خود در سال 2021 بودند (50٪ افزایش نسبت به سال گذشته ) که 45٪ از این استراتژیها شامل نرمافزارهای فضای ابری بوده است. به عنوان مثال، در اواخر سال گذشته، شرکت Vodafone برای انجام پروژههای مبتنی بر 5G Standalone خود در اروپا، پلتفرم مشترکی را با همکاری شرکت vmWare توسعه داد.
امروزه نظر مردم این است که هوش مصنوعی، کلید تغییر هر برنامه سازمانی است؛ اما، واقعیت این است که در حال حاضر، هوش مصنوعی برای ایجاد سودمندی واقعی در سازمان، به "کاوش در حفر اطلاعات" نیاز دارد و این فناوری تنها بخشی از معادله است; بخش دیگر آن که نادیده گرفته شده، اتوماسیون فرآیند رباتیک (RPA) میباشد. RPA، فناوری جدیدی است که در آن مدیریت فرآیندها با استفاده از رباتها انجام شده و باعث کاهش هزینهها و زمان انجام کارها میشود; در این صورت، نیروی انسانی میتواند به کارهای مهمتر دیگری رسیدگی کند. حال، زمانی که هوش مصنوعی و RPA به درستی با هم ترکیب شوند، هایپراتوماسیون صورت میگیرد.
بیماری COVID-19، باعث به وجود آمدن نقطه عطفی شد که ایمنی کارگران و فناوریهای مورد نیاز برای حمایت از آنها در اولویت باشد. کمبود نیروی کار که قبل از همهگیری شروع شده بود، حالا چالشبرانگیزتر از قبل از همهگیری کرونا شده است. به همین دلیل، برای بالا بردن بازدهی و بهبود فرآیندهای کاری، استفاده از هایپراتوماسیون در همه سطوح رشد یافته است.
مثال
در برزیل، شرکت Deloitte، فرآیندهای گزارشگیری خود را توسط RPA ادغام شده با هوش مصنوعی و از طریق چک کردن مستقیم حسابها با ارقام بانک مرکزی و بهروزرسانی آنها در لحظه، بهینه کرد. این بهینهسازی زمان تولید گزارش ماهانه را از دو هفته به یک ساعت کاهش داد. از طریق همین RPA هوشمند، زمان آمادهسازی گزارش هزینه سفر ماهانه از سه ساعت به ده دقیقه کاهش پیدا کرد.
سازمانها در حال بازنگری بکارگیری پردازش هوش مصنوعی در ابر یا لبه هستند. تا به حال، نرمافزارهای لبه هوش مصنوعی روی دستگاههای در لبه پرمصرف با توان محاسباتی بالا اجرا میشدند؛ به طور مثال، کامپیوترهای صنعتی و روترهای در لبه. با تغییر فضا به سمت لبه نازک (Thin-Edge) میتوان توان محاسباتی را کاهش داد.
توسعههای فناوری لبه نازک در زیر آورده شدهاند:
1. توسعه در نیمه هادیها، باعث کاهش هزینه و مصرف انرژی قطعات الکترونیکی شده است. به این معنی که هوش مصنوعی را میتوان به کوچکترین سطح دستگاه نزدیک کرد؛ یعنی، میتوان بر روی دستگاههای هوشمند و میکروکنترلرها (MCU)، الگوریتمهای هوش مصنوعی را با توان محاسباتی کمتر قرار داد.
2. با کارآمدتر شدن الگوریتمهای هوش مصنوعی در ۵ سال گذشته، قدرت محاسباتی بسیار کمتری- نسبت به چند سال قبل- برای آموزش بخش شبکه عصبی تشخیص بصری در اشیا نیاز است. با توجه به پیشبینی کارشناسان، توان محاسباتی در هر 16 ماه، دو برابر کاهش پیدا خواهد کرد.
مثال
در سال 2021، شرکت Renesas، از پیشگامان صنعت میکروکنترلرها، محصول جدید خود را که دارای پردازنده گرافیکی (GPU) لبه نازک میباشد، به خط تولید محبوب خود، RZ/V، اضافه کرد. پردازش تصویر، اصلاح رنگ مبتنی بر هوش مصنوعی و کاهش نویز برای دستگاهها در زمان واقعی، توسط این GPU فراهم شدهاند.
امروزه هوش مصنوعی (AI) در همه جا وجود دارد. هوش مصنوعی نه یک محصول، بلکه فناوری و حتی اختراع هم نیست. هیچ تاریخی را برای شروع و پایان کار هوش مصنوعی نمیشود تعیین کرد. چون انسان از ابتدا امید به بازتولید هوش انسانی داشته و خواهد داشت، با پیشرفت فناوریهایی مانند قدرت محاسباتی، اینترنت، سنسورها و توسعه الگوریتمهای ماشین لرنینگ، این امید افزایش پیدا کردهاست. بیشتر از هر چیز، هوش مصنوعی یک تلاش است. آنچه هوش مصنوعی را از سایر فناوریهای صنعت ۴ متمایز میکند، توانایی آن در بکارگیری خلاقیت است. AI میتواند هر چیزی را که تصور میکنید، انجام دهد.
به دلیل انطباقپذیری بالا، هوش مصنوعی میتواند هر صنعتی را در برگرفته و تقریباً بر هر کارکرد شغلی تأثیر بگذارد. این قضیه ممکن است برای بسیاری از مردم ناخوشایند باشد، اما باید قبول کنیم که صنایع با شناخت بهتر ما از طریق AI میتوانند خدمات بهتری نیز به ما ارائه دهند.
مثال
در سال 2021، شرکت داروسازی آمریکایی Charles River Laboratories، همکاری خود را با گروه طراحی داروی Valence Discovery مبتنی بر هوش مصنوعی اعلام کرد. این شرکت داروسازی، قبل از تولید انبوه داروها، واکنشهای شیمیایی افراد پس از مصرف داروها را با کمک هوش مصنوعی مدلسازی میکرد. از این طریق میتوانست عوارض هر دارو را بدون آسیب رساندن به حیوانات یا آزمون و خطا بر روی بیماران، متوجه شود؛ بدون اینکه پزشکان و بیماران بدانند که این دارو از چه طریقی ساخته شده است.
زندگی هوشمند فقط به خانهها و صنایع محدود نمیشود، بلکه سازمانها هم با هوشمندسازی، به اثربخشی بهتر و عملیات اجرایی از راه دور نزدیک شدهاند. با همهگیری کرونا، توجه به انجام عملیات میدانی از راه دور افزایش پیدا کرده و سازمانها به فناوریهای جدید (فناوریهایی مثل اینترنت اشیا و همگرایی آن با سایر تکنولوژیهای شبیهسازی محیطی (مانند Digital Twins)) روی آوردهاند؛ البته این همگرایی، به داده زیادی احتیاج دارد که ظهور 5G، ترند شماره ۹، و محاسبات در لبه، به این همگرایی و توسعه کاربردهای VR و AR در سازمان سرعت میبخشد.
مثال
همکاری Lufthansa Technik با Vodafone و Nokia، یک محیط IoT برگرفته از 5G، واقعیت افزوده و دوقلوهای دیجیتال را گرد هم میآورد. طی همکاری این شرکتها، در محل تعمیرات ونگهداری یک سازمان بزرگ حمل و نقل هوایی، دو شبکه خصوصی 5G راهاندازی شده است. با وجود این زیر ساخت، مشتریان وسایل حملونقل هوایی میتوانند با کمک واقعیت افزوده و پخش ویدیو، سیستمها را از راه دور عیبیابی کنند.
کارشناسان مصرفگرا، 5G را صرفاً مکانیزمی برای دانلود سریعتر میدانستند، اما قدرت اصلی 5G برای اهداف صنعتی و تجاری در شبکههای خصوصی است. 5G تا پایان سال 2022، به ابزاری معمول برای بهینهسازی و افزایش کیفیت سیستمهای اینترنت اشیا تبدیل خواهد شد.
مثال
شرکت Nokia، یک شبکه بیسیم مستقل 5G (5G standalone) را برای کارخانه اصلی فولکس واگن در آلمان ایجاد کرده است. از طریق فضای ابری دیجیتال نوکیا (DAC) ، فولکس واگن میتواند دستگاههای هوشمند کارخانه خود را به صورت امن و سریع، پردازش کند. دکتر Klaus-Dieter Tuchs، برنامهریز شبکه در فولکس واگن، میگوید: «عملکرد بیسیم قابل پیشبینی و قابلیتهای زمان واقعی 5G، پتانسیل بالایی برای کارخانههای هوشمند در آینده نزدیک دارند. با این استقرار آزمایشی، ما در حال بررسی امکانات 5G و همچنین ایجاد تخصص در عملیات و استفاده از فناوری 5G در زمینه صنعتی هستیم».
شرکتهایی که دسترسی از راه دور به تجهیزات را فعال کردهاند، پشتیبانی بهتری هم از سوی تامینکنندگان تجهیزات دریافت میکنند؛ زیرا، میتوانند داده دستگاهها را در زمان واقعی و از راه دور عیبیابی و تحلیل کنند. همچنین، با دسترسی به کارشناسان از راه دور (مثلاً، نیروهای با مهارت از کشورهای ارزان)، هزینه کمتری هم برای نیروی کار مصرف میکنند.
اما با افزایش دسترسی، حملات سایبری نیز افزایش مییابند؛ بنابراین، شرکتها باید هزینه زیادی را صرف امنیت سایبری کنند. سه مورد کاربردی از امنیت سایبری، در سال 2022، عبارتند از: مشاهده دارایی (asset visibility)، بازرسی عمیق بستهها (deep-packet inspection) و معماریهای مبتنی بر عدم اعتماد (zero trust architectures). نرمافزار مشاهده دارایی، اطلاعات دقیقی در مورد تمام گرهها و کاربران متصل به شبکه ارائه داده و همچنین، توانایی شناسایی سریع کاربران یا دستگاههای مشکوک توسط مدیران را دارد. بازرسی عمیق بستهها، در صورت مشاهده فعالیت مشکوک در پروتکلهای صنعتی به اپراتورهای این شبکهها هشدار میدهد. معماریهای مبتنی بر عدم اعتماد اساساً به ایمن بودن شبکهها اعتمادی ندارند؛ به این معنی که هر کاربر، دستگاه و آدرس IP که به منبع دسترسی پیدا میکند، یک تهدید به حساب میآید تا زمانی که خلاف آن ثابت شود. در واقع، برای دسترسی، نیاز به تایید هویت دقیق میباشد.
مثال
طبق گزارش امنیت سایبری SANS OT/ICS، یکی از تهدیدات غالب در سال ۲۰۲۱، مربوط به سرویسهای دسترسی از راه دور بوده که ٪37 آنها، نقطه دسترسی اولیهی حملات سایبری ذکر شدهاند. به دلیل افزایش چشمگیر نیاز به کاهش حملات سایبری، شرکت امنیت اینترنت اشیا کلروتی (Claroty) در سال ۲۰۲۱، تعداد کارمندهای خود را نسبت به قبل از بیماری کووید-19، 75% افزایش داده است.